وقتی مبارز 26 ساله لبنانی «سید عباس موسوی» با آرمان پیروزی نهضت اسلامی ایران در سال 1979 میلادی، جریان جدیدی در حزبالله لبنان ایجاد کرد، ندای موسای زمان که رهبری انقلاب ایران را به دوش داشت، در فضای بیتالمقدس پیچید که «از صفر شروع کنید و با نیروی کم مبارزه کنید که پیروز خواهید شد. من از همین حالا پیروزی شما را میبینم.»
بیست و هفت سال بعد روزی که «سید عباس» زیر خاکهای مقدس لبنان خوابیده بود، روزی که بسیاری از مردان و زنان مقاومت، جان خویش را برای آرمان فلسطین فدا کرده بودند این فریاد آرمان «روحالله موسوی خمینی» بود که ازحنجره «سید حسن» فرزند روستای البرزویه در فضای لبنان و فلسطین میپیچید که «امروز، روز پیروزی اسلام است.»
بعد وقتی که «نصرالله» دبیر کل حزبالله در دیدار با مقام معظم رهبری پرسید: «هجده سال طول کشید تا حزبالله، جنوب لبنان را آزاد کرد، فلسطین چقدر طول خواهد کشید؟ ایشان فرمودند: «اعتقاد دارم آزادی قدس کمتر از آن طول میکشد.» (به نقل از سخنان سید حسن نصرالله در جمع طلاب حوزه علمیه قم- مرداد 85)
روز پیروزی لبنان، سید عباس موسوی نبود. نصرالله، فرزندش «سید هادی» را در راه مقاومت داده بود. شیخ احمد یاسین نبود. عبدالعزیز رنتیسی، شیخ عزالدین قسام، دکتر فتحی شقاقی و همه مبارزان مقاومت در راه تحقق آرمان ملت فلسطین، استوار و ثابت قدم خون خویش را هدیه کرده بودند.
روزی که رهبر سیاسی حماس، آن چریک دیپلمات تنومند در تهران از «پیکره واحد امت اسلامی» سخن میگفت، ریشه مقاومت را در کانون اندیشهای یافته بود که از سالهای 40 خورشیدی در ایران نشأت میگرفت. اگر دکتر «خالد مشعل»، پیروزی فلسطین و لبنان را، پیروزی رهبری و ملت ایران دانست، به خوبی واقف بود که مقاومت مدیون اندیشه امام خمینی(ره) است.
فلسطین چه ربطی به ایران دارد؟
روزی که شعار صهیونیستی «مرزهای تو از نیل تا فرات است» برملا شد،کسی که خطر توسعهطلبی اسرائیل را در خاورمیانه به خوبی دریافت، امام خمینی(ره) بود.
وقتی استعمار نوین در کانون دکترین استکباری شرق و غرب، صهیونیسم را به عنوان ناجی ملتها معرفی میکرد، امام پشت پرده پدیدهای سیاسی با آرمانهای جاهطلبانه، نژادپرستانه و استعمارگرانه را زیر پوشش مذهب یهود برای جهانیان افشا کرد.
امام همواره بازگشت به اسلام و متحدشان را شرط نجات فلسطین و جلوگیری از امیال توسعهطلبانه صهیونیسم میدانست و با تأکید بر این که هدف اصلی اسرائیل، نابود کردن اسلام است، خواستار کنار گذاشتن اختلافات مذهبی مسلمانان و اتحاد در مقابل اسرائیل بود. آن زمان برای همگان این سؤال مطرح بود که یک فقیه و مرجع شیعی چرا از هر گونه حمایتی برای مسلمانان فلسطین که اکثریت، پیروان مذهب اهل سنت بودند، فروگذار نمیکند و نیز این سؤال را مطرح میکردند که فلسطین چه ربطی به ایران و دیگر ملتهای مسلمان دارد؟ اما امام، فلسطین را دقیقاً امری مرتبط با کیان اسلام میدانست.
ایشان سلطه و حکمفرمایی اسرائیل را هشدار داد و سلطه عدهای اندک از یک رژیم جعلی و ساخته و پرداخته آمریکا را بر بیش از یک میلیارد مسلمان جهان، ننگ و عار میدانست و میگفت: «چرا باید یک کشورهایی که دارای همه چیز هستند و دارای همه جور قدرت هستند، اسرائیل با آن عده کم بیاید و به آنها این طور حکمفرمایی کند؟ چرا باید این طور باشد؟ جز این است که ملتها از هم جدا و از دولتها جدا و دولتها از هم جدا و یک میلیارد جمعیت، یک میلیارد جمعیت مسلمین با همه تجهیزاتی که دارند نشستهاند و اسرائیل آن جنایات را در لبنان و فلسطین میکند؟» این سخن معروف رهبر بزرگ انقلاب اسلامی است که اگر همه مسلمین جمع شوند و هر کدام یک سطل آب بریزند، اسرائیل را آب میبرد.
امام میفرمود: «برای من یک مطلب به شکل معماست و آن این است که همه دول اسلامیه و ملتهای اسلام میدانند که درد چیست. میدانند که دست اجانب در بین است که اینها را متفرق از هم بکنند، میبینند که با این تفرقهها، ضعف و نابودی نصیب آنان میشود، میبینند که یک دولت پوشالی اسرائیل در مقابل مسلمین ایستاده که اگر مسلمین مجتمع بودند و هر کدام یک سطل آب میریختند او را سیل میبرد، معذلک در مقابل او زبون هستند.»
چرا آخرین جمعه ماه رمضان؟
امام خمینی در دفاع از حقوق مظلومان فلسطینی و در مسیر بسیج ملل اسلامی در حمایت از قیام فلسطینیان معتقد بود که به جای روی آوردن به مناسبتها و سوژهها و موضوعاتی که ریشه در فرهنگ ملت مسلمان فلسطین ندارند، میبایست از متن ایدئولوژی اسلام و قابلیتهای آن بهره گرفت. اعلام آخرین جمعه ماه مبارک رمضان به عنوان «روز جهانی قدس» نمونهای از این رویکرد آگاهانه بود.
ماه رمضان فرصتی است که جهان اسلام با معنویت حاصل از یک ماه روزه داری و رعایت تقوای الهی، آمادگی لازم را برای عطف توجه به مسئولیتهای خطیر امت در قبال آزادی قبله اول مسلمین به دست میآورد. لذا امام توجه به مقاومت اجتماعی و پیروزی ملت فلسطین را تکمیل کننده یک ماه حرکت مقاومت فردی برای روزهداری میدانست.
همان گونه که روزهداری از سلطه شیطان بر انسان جلوگیری میکند، وحدت و مقاومت امت اسلامی در روز جهانی قدس، نشانگر هویت یکپارچه و عامل بازدارنده سلطه استعمارگران بر ملتهای اسلامی خواهد بود.
این است که اگر موانع سیاسی و تبلیغاتی قدرتهای استکباری در سرزمینهای اسلامی با همت مسلمانان رنگ ببازند، روز جهانی قدس میتواند نقشی بسیار تعیینکننده در اتحاد ملل اسلام و بسیج و تهییج نیروهای مسلمین برای آزادی قدس شریف ایفا کند.
امام در پیام خود به ملت درباره چرایی روز قدس در جمعه آخر ماه مبارک رمضان میگویند: «جمعه آخر ماه مبارک رمضان روز قدس است و در دهه آخر ماه رمضان به احتمال زیاد شب قدر است، شبی است که احیای آن سنت الهی است و قدر و منزلت آن از هزار ماه منافقان، اولیتر است که مقدرات خلق در آن شب پایهریزی میشود. روز قدس که همجوار قدر است لازم است که در بین مسلمانان احیا شود و مبدأ بیداری و هوشیاری آنان باشد و از غفلتهایی که در طول تاریخ، خصوصاً سدههای اخیر شده است بیرون آیند تا آن روز هشیاری و بیداری از دهها سال ابر قدرتها و منافقان جهان والاتر باشد و مسلمانان جهان مقدرات خود را خود و به دست قدرت خود پیریزی و پایهگذاری کنند. در شب قدر مسلمانان با شب زندهداری و مناجات خود از قید بندگی غیر خدای تعالی که شیاطین جن و انساند رها شده و به عبودیت خداوند درمیآیند و در روز قدس که آخرین روزهای «شهرالله اعظم» است، سزاوار است که همه مسلمانان جهان از قید اسارت و بردگی شیاطین بزرگ و ابرقدرتها رها شده و به قدرت لایزال الله بپیوندند و دست جنایتکاران تاریخ را از کشورهای مستضعفان قطع و رشته طمع آنان را بگسلانند.
فریاد بزنید، شعار فایده دارد
ضرورت بازیابی هویت اسلامی در بین کشورهای مسلمان، وحدتی بود که استعمار از سالهای پس از جنگ سرد به از بین بردن آن کمر همت بسته بود. رهبر فقید انقلاب اسلامی ایران دریافته بود که عاملان و تئوریسینهای سیاسی در داخل و خارج کشورها عموماً حتی راضی به تظاهر و اعلام اظهار نظرهای واحد در تجمعهای اسلامی نیز نبودند، چرا که هر گونه تجمعی با شعارهای واحد به جریانهای فعال بدل میشوند. مبارزه جدی با جنبشهای اسلامی و آزادیخواه در سراسر جهان و علیالخصوص لبنان گویای این واقعیت است.
این بود که امام همیشه به تظاهر و اعلام علنی، شفاف و رسای تفکر اسلامی تأکید داشت و روز قدس را روز تظاهر تفکر ضد استعماری و ضد استکباری ملت مسلمان میدانست و سکوت و آرام نشستن و دعوت به تحلیلگری تماشاگرانه را در هر زمان عملی غیر اسلامی و نادرست میشناخت. چنان که میگوید: «اگر در روز قدس تمام کشورهای اسلامی و ملتها همه برخیزند و فریاد بزنند، نه برای قدس تنها، برای همه ممالک اسلامی، پیروز خواهند شد.
ما با فریاد، محمدرضا خان را بیرونش کردیم، شما خیال میکنید با تفنگ بیرون کردیم؟ با فریاد، با اللهاکبر... مسلمین باید فریاد بزنند، گمان نکنند که فریاد و شعار فایده ندارد. نخیر شعار فایده دارد، اما اگر همه فریاد بزنند.. تا کی سرزمین قدس، فلسطین، لبنان و مسلمانان مظلوم آن دیار در زیر سلطه جنایتکاران بسر برند و شما تماشاچی باشید و بعضی حکام خائن شما آتش بیار آنان باشند؟....» (صحیفه نور- جلد 12 ص 282 و جلد 15، ص 74)